
خلیج فارس آنلاین : یک
متخصص روانشناسی معتقد است: بزرگتر بودن پسر از دختر در ازدواج که تاکنون
در جامعه عرف بوده اکنون مانند گذشته تأثیرگذار نیست و به این نتیجه
رسیدهاند که عدم رعایت این شرط سنی چندان مشکلی در زندگی مشترک ایجاد
نمیکند.
سمانه
بهرامی در خصوص
افزایش آمار دختران مجرد و علل بروز این پدیده، اظهار داشت: پدیده افزایش
سن ازدواج بهطور کلی مسئلهای است که دامنگیر جامعه ما شده است و در
بروز این پدیده عوامل مختلفی دخیل هستند.
وی افزود: یکی از دلایلی که اکنون باعث شده است پسران ازدواج را به
تأخیر بیندازند روابط عمیق عاطفی بیرون از ازدواج و حتی روابط جنسی آزاد
است که باعث شده پسرها به راحتی از زیر بار مسئولیت ازدواج شانه خالی کنند
و به این ترتیب دخترانی نیز که شرایط ازدواج با این پسران را دارند از سن
ازدواج عبور میکنند.
این مشاور ازدواج تصریح کرد: پسران با این گمان که بسیاری از
آزادیهایشان را در چارچوب ازدواج از دست میدهند، با روابط عاطفی خارج از
ازدواج به گونه دیگری نیازهایشان را برطرف کرده و از دختران بهرهمند
میشوند؛ این مسئله که به راحتی نیز میتوانند به این گونه روابط پایان
دهند در حالی که با ازدواج در قید و بند قرار میگیرند از عوامل دیگر
گرایش به اینگونه روابط به جای ازدواج است.
این متخصص روانشناسی بالا رفتن آمار طلاق را عامل کاهشدهنده گرایش
جوانان به ازدواج دانست و گفت: جوانان با دیدن قربانیان طلاق از ازدواج و
شروع زندگی مشترک میترسند و این واهمه که طلاق گریبانگیر آنان نیز شود
بسیاری از جوانان را در تصمیمگیری مردد میکند.
وی در خصوص همسنگزینی در ازدواج به عنوان راهکاری برای جلوگیری از
افزایش تعداد دختران مجرد اظهار داشت: بزرگتر بودن پسر از دختر در ازدواج
که تاکنون در جامعه عرف بوده اکنون مانند گذشته تأثیرگذار نیست، در حال
حاضر پسرهای بسیاری با دختران همسن یا یکی دو سال بزرگتر از خود ازدواج
میکنند و به این نتیجه رسیدهاند که عدم رعایت این شرط سنی چندان مشکلی
در زندگی مشترک ایجاد نمیکند.
بهرامی، همسن بودن یا بزرگتر بودن دختر از پسر در ازدواج را بدون
اشکال دانست و بیان داشت: آنچه مشکل ایجاد میکند مسائلی است که خود
دختران آن را ایجاد کردهاند و بیدریغ خود را در اختیار پسران قرار
میدهند.
وی ادامه داد: تحصیلات دانشگاهی و اشتغال، شاید به نظر عامل تأخیر یا
عدم ازدواج دختران به نظر آید اما دختران تحصیل کرده و شاغل هم مایل هستند
که سر و سامان گیرند؛ در واقع با استقلال مالی بینیاز از مرد نشده و به
شدت دوست دارند که به یک منبع عاطفی وصل شوند تا معنا و مفهوم زندگی را
دریابند.
این استاد دانشگاه به یک خلاء قانونی اشاره کرد و گفت: اگر قانون خاصی
داشته باشیم که زن شاغل با درآمدش سهمی از بار زندگی را به عهده گیرد و
هزینههای زندگی سهمی مشترک باشد در این صورت نگرانی پسرها برای شروع
زندگی کمتر شده و راحتتر تن به ازدواج میدهند اما در حال حاضر قانونی
وجود ندارد که مشخص کند درآمد یک زن شاغل چگونه به کمک زندگی بیاید؛ به
همین دلیل پسران با این ترس که باید بار زندگی را به تنهایی به دوش بکشند
از ازدواج گریزان میشوند.