خلیج فارس آنلاین : محمدرضا نوری در تازه ترین مطلب خود در وبلاگش نوشت: جام جم که بودم، ویژه نامه شماره 43 ایام رو اختصاص دادیم به کوچک خان بزرگ. عاشق این ویژه نامه ام، چون عاشق میرزا هستم. آذرماه
یادآور سالگرد شهادت «شیخ میرزا یونس» معروف یه «میرزا کوچک جنگلی» و
«سردار جنگل» است. مردی که از حوزه علمیه برخاست؛ در انقلاب مشروطه مبارزه
کرد؛ جمهوری جنگل را بنا نهاد؛ و سرانجام جان در راه غیرت و دینداری و
آزادگی تفدیم نمود.
آنچه در پی میآید ادای دینی کوچک است به این رادمرد بزرگ ایران و گیلان.
با
ذکر گزیده مطلبی پرشور پیرامون میرزا که به نقل از آقای مهدی آستانهای در
کتاب ارزشمند سردار جنگل نوشته مرحوم ابراهیم فخرایی درج شده است، تصاویری
چند از نهضت جنگل را به نظاره مینشینیم:
میرزا انسانی عفیف و
مهربان بود. دلی نازکتر از برگ گل و مقاومتی سختتر از صخرههای کوهستان
داشت. او تنها یک مرد نبود بلکه جوانمردی وارسته بود. او حظ نفس و زندگی
راحت و جاه و مقام را به یک سو افکند. بر توسنیهای نفس لگام زد. اما خود
اسیر خدمت خلق گردید. او میدید که خون هزاران جوان و پیر، عالم و عامی،
در راه نهضت مشروطیت ایران به خاک ریخته شده ولی عناصر بدنام و بدکام و
بدکنش مانند دوالپا برگرده ملت ایران سوار شدهاند و با شلاق ستم پیکر
کهنسال ایران را شکنجه میدهند و این شکنجهها را میدید و رنج میبرد.
تا
روزی که احساس کرد این شلاقها هر روز وی را میآزارد و روان او را مانند
خوره میخورد، ناگزیر آزرده به گیلان شتافت و کرد آنچه را که میدانیم...
نه
به وعده حکومت فریفته شد و نه مژده حکومت بزرگتری او را منحرف ساخت. به
وعدهها پوزخند میزد و به نامه مشفقانه و خیرخواهانه سفیر روس بیاعتنایی
میکرد...
میرزا تنها خودش بود و یک دنیای باطن. مکنت او فقط یک
قران پولی بود که در جیبش یافته شد. ولی یک قران جاویدی که همیشه برای
صاحبش نامی برابر گنج قارون بجا گذاشت. از آن عالیتر و انسانیتر آن که
میرزای سرمازده و خسته و کوفته در حال نزار دل ندارد رفیق راه خود را تنها
گذارد، لذا گائوک را بر دوش میکشد و میخواهد او را از گدوک عبور دهد. دل
ندارد زنده یا مرده همرزم خود را به دست دشمن بسپارد هر چند که خود زنده
اسیر شود...
ای یکهسوار جنگو جنگل، بدرود

اعدام مبارزان جنگل به امر تیمورتاش
یار در معبد دیدار شکفت

آرامگاه میرزا در سلیمان داراب (رشت)
شورای انقلاب جنگل

از راست:1.معین الرعایا ،2.میرزا،5.گائوک(هوشنگ)، 6. میرصالح مظفرزاده

امضا و مهر میرزا
سردار بیسر، ای غرور جنگل گیل

سر بریده میرزا در دستان یک قزاق
جانی

رضا اسکستانی که سرمیرزا را از بدن جدا کرد
همدلان

میرزا با دوتن از یارانش : اسماعیل جنگلی و سید حبیباله خان مدنی
همراهی

چندتن از مجاهدان کرد که به یاری برادران گیلانی شتافتند
تعامل

دیدار نماینده دولت مرکزی (آذری ) با میرزا کوچکخان
دیپلماسی جنگل

نمایندگان اعزامی میرزا به مسکو از راست:میرصالح مظفرزاده و گائوک آلمانی
امین اموال
مسئولان امور مالی و اداری جنگل از راست: پاپروسی، محمد اسماعیل مدیر وجوهات، موسوی کسمایی