پایگاه تفریحی خلیج فارس آنلاین

جذابترین و جالبترین مطالب و عکس های روز

پایگاه تفریحی خلیج فارس آنلاین

جذابترین و جالبترین مطالب و عکس های روز

تنهایی دختر جوان را در دام عشق مجازی انداخت !

سایت خبری - تفریحی خلیج فارس آنلاین khalijefarsonline.comخلیج فارس آنلاین : حوصله ام سر رفته بود و از غم تنهایی رنج می بردم. پدرم شب ها دیر به خانه می آمد و پس از تماشای برنامه های شبکه های ماهواره ای به اتاق خوابش می رفت و استراحت می کرد.

مادرم نیز خیلی خودش را درگیر رفت و آمد خاله هایم و دوستانش کرده بود و هر موقع می خواستم حرفی بزنم می گفت: من اگر در دوران جوانی ام، امکاناتی که الان تو در اختیار داری را داشتم برای خودم دکتر یا مهندس می شدم و مجبور نبودم غرولندهای پدرت را گوش کنم و ...!

دختر جوان در دایره اجتماعی کلانتری سجاد مشهد افزود: تنها تفریح من در زندگی با وجود برخورداری از تمام امکانات رفاهی، رفتن به دانشگاه و بعد هم بازی های رایانه ای و پرسه زنی در اینترنت بود تا این که چندی قبل در فضای چت روم با پسر جوانی به نام بهنام آشنا شدم. او به حرف هایم گوش می داد و در واقع با قرارهای ملاقاتی که پس از مدت کوتاهی با هم گذاشتیم توانست غم تنهایی را از روی صفحه دلم پاک کند.

بهنام با چرب زبانی هایش، دنیای رویایی را برایم درست کرده بود و می گفت: به زودی با هم ازدواج خواهیم کرد و تا آخر عمر نوکری ات را می کنم و اجازه نمی دهم خم به ابروهایت بیاید!

شنیدن این حرف های احساسی برایم خیلی خوشایند بود و حاضر بودم جانم را برای بهنام فدا کنم. اما افسوس که او از این همه احساس بی ریا و عاطفه پاک سوءاستفاده کرد. رابطه ما کم کم رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و بهنام با وعده های رنگارنگ، فریبم داد و به خواسته های پلیدی که در سر داشت، رسید.

او پس از گذشت مدتی خودش را کنار کشید و گفت: خانواده اش می گویند برای ادامه تحصیل باید به خارج از کشور برود و آن چه بین ما اتفاق افتاده است به خاطرات خوشی تبدیل خواهد شد.

دختر جوان افزود: من که توقع شنیدن چنین حرف های توهین آمیزی را نداشتم با عصبانیت به او گفتم پس بهتر است بروی و گور خودت را گم کنی! اما بهنام اصرار دارد تا هر وقت دلش می خواهد با هم رابطه مخفیانه داشته باشیم در غیر این صورت فیلم و عکس هایی که از من به طور پنهانی ضبط کرده است را منتشر خواهد کرد.

خیلی نگران هستم، هم به دلیل تهدیدهایی که او برای ادامه این رابطه می کند و هم به دلیل بیماری مشکوکی که در اثر روابط نامشروع دچار آن شده ام و می ترسم که مبادا ایدز گرفته باشم!

من در پایان از تمام پدران و مادران خواهش می کنم برای بچه های خود کمی وقت بگذارند. گاهی با هم بیرون بروند، قدم بزنند و گفت وگو کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد