جالب توجه
اعتراض کسانی است که به قول آقای بهروز افخمی زمانی خودشان معترض به خطوط
قرمز مصنوعی بودند اما در مقابله با اخراجیها مدافع خطوط قرمز شدهاند.
البته من برخلاف آقای افخمی معتقدم کار طنز «اخراجیها» عبور از خطوط قرمز
نیست بلکه با ظرافت از کنار آنها میگذرد. اگر این ظرافتها رعایت نشود
باعث سوءتفاهم خواهد شد. اتفاقی که بارها قبلا افتاده است.
دوستان آزادی بیان را تا جائی محترم میشمارند که پر آنها را نگیرد، یعنی
اگر در فیلمها و آثارشان هر چه دلشان بخواهد به جنگ و انقلاب و مقدسات
میگویند و اسمش را میگذارند، فضای روشنفکری ولی وقتی همین اندیشههای
آنها در فیلمهای دیگران به نقد کشیده شود جیغشان به آسمان میرود.
آقایان در فیلمهایشان به اسم طنز به شخصیتهای انقلابی و باورها توهین
میکنند و باکشان نیست و البته دولتمردان ما هم به خاطر اعتقاد و یا پز
روشنفکری از کنار این اهانتها میگذرند ولی وقتی شایعه شوخی با خود آنها
وسط میآید پشت مقدسات پنهان میشوند و از همه جالبتر دعوت مردم به قاچاق
اخراجیهاست! سایتهای منتسب به حضرات برای لطمه زدن به اخراجیها به طور
غیر مستقیم توسط کاربران خود مردم را دعوت به کپی فیلم میکنند.
حماقت آنها در نمایش چنین پیامیهائی نیت واقعی آنها را آشکار میسازد.
اگر حضرات از مضمون فیلم ندیده ناراحت هستند با این کارشان ناخواسته همه
ملت را در تماشای فیلم سهیم میکنند و این نکتهای نیست که آنها
ندانند.مسئله مسئله اخراجیهاست و عنوانداری آن که تحملش برای آنها سخت
است نه محتوا و مضمون فیلم. اعتقاد سیاسی حضرات در این موج آفرینی هیچ
نقشی ندارد.
اما این بار در اخراجیهای سه با زبان طنز و کنایه با همه کار داریم. از
چپ گرفته تا راست - گروه فشار گرفته تا گروههای تحت فشار. از خودمان تا
خودتان. مسئله جالب توجه فیلم شوخی با دکتر احمدینژاد است. وقتی ایشان از
فیلم و مراحل آن پرسید به ایشان گفتم حسابی با شما هم شوخی کردهایم به
خصوص درباره مناظرهها!!! امیدوارم که ناراحت نشوید..
یکی دیگر از نکتههای جالب توجه حضور مردم در سر صحنههای فیلمبرداری
اخراجیهاست که به واقعیتر شدن صحنهها خیلی کمک کرده است. از جنوب شهر
تا بالای شهر در بازسازی این صحنهها مشارکت داشتهاند صدها و گاه هزاران
تن از مردم که در خیابانها با مشارکت خود در مراحل فیلمبرداری مارا یاری
کردند...