پس از
اینکه موتور ماشین از کار افتاد، مادر او ضمن تماس تلفنی با امدادگران،
تقاضای کمک کرد و آنها از او خواستند به همراه بچه ها به سقف خودرو رفته و
منتظر بمانند.
هر لحظه بر شدت سیلاب افزوده می شد و خودروی آنها کم کم به حرکت درآمد.
آنان شروع به داد و فریاد کردند، اما تماشاگران جرأت کمک به آنان را
نداشتند.
سرانجام شخصی به نام «مک ارلین»، با بستن طناب به کمر خود، به سمت خودرو
رفت و هنگامی که به آنها رسید، جردن از او خواست، ابتدا برادر 10 ساله او
را نجات دهد. این درحالی بود که او هیچگاه شنا کردن را یاد نگرفته بود و از
آب نیز وحشت داشت.
لحظاتی بعد و قبل از اینکه امدادگر بتواند دوباره خود را به آنها برساند، موج خروشان آب، جردن و مادرش را در درون خود بلعید.
پدر جردن در گفت و گو با خبرنگاران گفت:" نمی توانم تصور کنم ، در آن لحظه
چه چیزی در ذهن جردن می گذشت که حاضر شد، از زندگی خود بخاطر برادرش بگذرد ،
در حالیکه همیشه از آب وحشت داشت. او یقینا قهرمان کوچک ماست."