به گزارش دادنا پس از اینکه «سعید تاجیک» نویسنده کتاب «جنگ دوست داشتنی»
در حرم حضرت عبدالعظیم و در حاشیه یک مراسم ختم، بدترین اهانت های ممکن را
در حق «فائزه هاشمی» روا داشت و از الفاظی استفاده کرد که بعضاً از نظر
حقوقی حکم حد شرعی داشتند، کلیپ این اقدام در فضای مجازی منتشر شده و زلزله
ای را در میان نیروهای ارزشی و حزب اللهی ها ایجاد کرد. بسیاری از این
اقدام غیر قابل دفاع گلایه کردند و کار فاعل را موجب وهن نیروهای حزب اللهی
دانستند. در طرف مقابل نیز برخی لوطیگری و رفاقت را مقدم بر اخلاق و
وجدان دانسته و به هواداری از رفیق -یعنی تاجیک- برخواسته و در نقد منتقدان
او همچون خود تاجیک زبان به فحاشی گشودند.
اولین مطلب در نقد اقدام مشمئز کننده سعید تاجیک را وبلاگ آهستان منتشر
کرد؛ امید حسینی با مطلبی تحت عنوان «کاش به جای محبت کمی شعور داشتید»،
پیکان حملات خود را به سمت «بیشعوران مدعی شعور و بصیرت» گرفت و تاکید کرد
که نیروهای ارزشی باید جلوی اینگونه افراد بایستند تا بیشتر از این نام
بسیج و حزب الله و ولایت را لکه دار نکنند. امید حسینی در بخشی از نوشته
خود آورده بود: « امروز همهی ما مصداق یک نیروی بسیجی و حزباللهی هستیم.
وقتی یک ریشوی چفیه به دوش در گوشهای از کره خاکی اشتباهی میکند، خواسته
یا ناخواسته اشتباهش به حساب من هم نوشته میشود؛ پس من هم حق دارم که از
خودم دفاع کنم و از مدعیان دریدهای که به نام بسیجی و حزباللهی هر غلطی
میکنند، اعلام برائت کنم».
پس از آهستان نوبت به تقی دژاکام نویسنده کیهان رسید تا در وبلاگ آب و آتش
جانب میانه را بگیرد و در کنار انتقاداتی بسیار به خاندان هاشمی رفسنجانی،
اقدام سعید تاجیک را نیز مورد نکوهش قرار دهد. لحن دژاکام تندی لحن امید
حسینی را نداشت. دژاکام سعی کرده بود اگرچه فحاشی تاجیک را محکوم کند اما
به گونه ای وارد بازی شود که سبب سوء استفاده هواداران هاشمی نشود و حزب
اللهی ها از او دلگیر نشوند. دژاکام در بخشی از موضعگیری خود نوشته بود:
«من به سهم خودم علاوه بر ابراز تنفر از اقدامات خاندان هاشمی رفسنجانی
بخصوص در دو سال اخیر به خاطر صدماتی که به انقلاب و نظام زدند، انزجار
شدید خودم را از این فحاشی بی شرمانه و وقیحانه اعلام می کنم و از دیگر
دوستانم هم می خواهم این کار را بشدت محکوم کنند و اجازه ندهند کسانی -ولو
مثل همین مورد در حد دو سه نفر- با سوء استفاده از احساسات و بینش درست
مردم در برابر فتنه گران، مسیر اعتراضات و انتقادات به آنها را منحرف کنند و
موجبات مظلوم نمایی آنها را فراهم آورند».
پس از دو انتقاد تند و کند از سعید تاجیک در میان وبلاگ نویسان معروف حزب
اللهی، شخص ثالثی وارد میدان شد و چشمان خود را بست و هر آنچه را که می
توانست به منتقدان تاجیک نسبت داد و به شدت از اقدام موهن شخص فحاش حمایت
کرد و حتی در جایی تاکید کرد که اگر خود در صحنه وقوع اهانت حاضر بوده،
حتما کاری مشابه انجام می داده است.
شخص ثالث کسی جز حسین قدیانی، نویسنده وطن امروز و وبلاگ نویس جنجالی
هوادار دولت نبود، شخصی که چندی پیش نامهاش به صادق لاریجانی – که در آن
اهانت های بی سابقه ای به رئیس دستگاه قضا و رئیس قوه مقننه شده بود- حاشیه
ساز شد و همزمان با حاشیه های به وجود آمده پس از نگارش آن نامه، به صورت
کاملا اتفاقی(!) برای کتابی که مدتها پیش نوشته بود، مورد تقدیر رئیس جمهور
قرار گرفت.
قدیانی منتقدان سعید تاجیک را به اصطلاح با خاک یکسان کرد و فائزه هاشمی را
لایق تمام الفاظی دانست که از تاجیک شنیده بود. وی چندین بار از لفظ زشت و
ناشایستی که در اینجا دادنا به جای آن از «...» استفاده می کند، در مطلب
خود استفاده کرد و نسبت دادن این اهانت به فائزه هاشمی را توجیه کرد.
قدیانی در بخشی از مطلب خود پس از معرفی تاجیک و تاکید بر اینکه او حزب
اللهی است نوشت: آنکه عهدی با شهدا دارد، دق می کند از این همه غصه و آن می
گوید خطاب به ...ها که در نگاه اول به ناسزا می ماند ولی در نگاه پر از
آه، سزای فائزه همین ... است و آن دیگر چیزهایی که سعید و اطرافیانش کف دست
این آقازاده ولگرد و همه جا اهل خرید، گذاشتند». قدیانی چنان به فحاشی
پرداخت و چنان فحش های داده شده توسط تاجیک را بازنشر کرد که الحق و
الانصاف روی تاجیک سفید شد. وی در ادامه با استفاده از الفاظ و مفاهیمی
همچون «هالو»، «بی خرد»، «خر»، «بی شعور»، «مؤمن مسجد ندیده»، «بسیجی
پایگاه نرفته»، « نازنازو»، «خاک بر سر شعورتان»، «خریت» و «خریت محض» به
مصاف منتقدان اقدام تاجیک رفت و به دفاع از دوست خود پرداخت.
پس از انتشار مطلب فوق العاده تند قدیانی، وبلاگ آهستان دوباره وارد میدان
شد و در مطلبی قدیانی را مورد حمله قرار داد. امید حسینی در مطلبی که تمامی
پاراگراف های کوتاه اول آن با عبارت «ما به نسبیت اخلاق اعتقاد نداریم»
شروع می شد، توجیه فحاشی تاجیک توسط دیگران را ناروا دانست و گفت که اگر
فحاشی بد است، فرقی نمی کند فرد فحاش و فرد فحش خورنده که باشد، فحاشی
همیشه بد است. حسینی در ادامه پس از تاکیدات مجدد بر خودداری از رفتارهایی
که موجب وهن ولایت و حزب اللهی ها می شوند، بی ذکر نام قدیانی را مورد
انتقاد و گفت: « البته فهم و درک اینها برای کسی که فرق بین «بیشعور» و
«...» را نمیداند و «...» را فحشی میداند مثل «بیشعور»، کمی سخت است».
پس از آهستان نیز نوبت مجددا به تقی دژاکام رسید تا در نامه ای سرشار از
احساس به حسین قدیانی، از خود دفاع کند و از دوست قدیمی گلایه. دژاکام به
قدیانی گفت که از خواندن نوشته اخیر وی شوکه شده و هرگز خود را سزاوار
الفاظی که در آن به کار رفته نمی داند. دژاکام در بخشی گفت: «حسین جان! من
نه بسیجی پایگاه ندیده ام و نه کسی که با جنگ بیگانه بوده است. من نباید به
تو بگویم که چند ماه و در چه گردانهایی در جنگ بوده ام که البته اگر در هر
چیز و موضع دیگری هالو و خر بوده باشم در این یکی نیستم».
نویسنده کیهان که انگار تصور نمی کرده با رویکرد میانه ای که در پیش گرفته
بود مورد حمله وبلاگ نویسی چون قدیانی قرار بگیرد، پس از اعلام شوک خود، به
نرمی از مطلب قدیانی انتقاد کرده و توجیهات وی برای فحاشی به فائزه را
مورد انتقاد قرار داده است.
پس از انتشار نامه خصوصی دژاکام به قدیانی که پس از انتشار در یک سایت
خبری، در وبلاگ حسین قدیانی نیز باز نشر شده، در حال حاضر تحرکات جدیدی از
این جنگ وبلاگی مشاهده نشده و فضا فعلا آرام به نظر می رسد. باید منتظر
ماند و دید که آیا باز هم این وبلاگ نویسان ارزشی به مجادله خود ادامه
خواهند داد یا خیر. ادامه این مجادلات اگرچه از حیث برخی فحاشی های به کار
رفته کم از بهانه اصلی شروع این غائله-فحاشی سعید تاجیک به فائزه هاشمی-
ندارد اما از این حیث که شاید بتواند تکلیف برخی نیروهای حزب اللهی و ارزشی
را با افراد خودسر مدعی حضور در این جبهه روشن می کند، مفید به نظر می
رسد.
سعید تاجیک دمت گرم