* * * * *
شب قدر بود. خب مقدار کمی نماز و دعا و لعن قاتلین امیرالمومنین و اینها
انجام دادم. اما کمی فکر کردم که آیا عمل خیر دیگری هست که انجامش ساده
باشد؟! بالاخره تجارت است دیگر!
دیدم که از مدت ازدواج موقتم، مقدار کمی باقیمانده. به متعه گرامی پیامک
زدم که مایلم مدت باقیمانده را ببخشم و مجددا عقد موقت بخوانم و به هم
محرم شویم. گفت اشکالی ندارد. گفتم تا آخر پاییز با مهریه یک ربع سکه خوبه؟
گفت بله!
یه کم عجیب بود چون متعهام در این چندسالی که با هم بودیم، هیچوقت مهریه
مادی آنچنانی (حتی در حد همین ربعسکه) را هم قبول نمیکرد. حالا برایم
عجیب بود که راحت قبول کرده بود. این خانم همان خانم بود اما نمیدانستم
فکر دیگری در سر دارد!
مدت باقیمانده از عقد فعلی را به او بخشیدم و مجددا عقد موقت خواندیم تا
آخر پاییز. بعد هم ضمن دعا و طلب برکت برای من و متعهام از خدا، بهش گفتم
مبارک باشه.
او هم بعد تبریک گفت که: مهریهام را به تو میبخشم!!!
و خلاصه من ماندم و غبطه به اینکه او چه سودی[2] کرد در این شب عزیز.
_______________________________
1. الکافی 4/157
2. در خصوص ثواب عظیم بخشیدن مهریه چندین حدیث داریم. از جمله در حدیثی با
سند معتبر چنین نقل شده که: «هر زنی که مهریهاش را قبل از رابطه با شوهرش
ببخشد، خداوند به ازاء هر دینار ثواب آزاد کردن بندهای برای او مینویسد.
از پیامبر پرسیدند اگر بعد از رابطه ببخشد چطور؟ فرمودند: این نشانه مودت و
الفت آن زن نسبت به آن مرد است!» (الکافی5/382)
همچنین چندین حدیث با مضمون مشابه در صفحات 284 و 285 از جلد 21 کتاب وسائل
الشیعه و ... نیز آمده است که اگر کسی مایل بود متن آنها را در بخش نظرات
درج میکنم.
همه باید در خدمت فحشاء مردان باشند ! خوبه !
آدمای کثیفی مثل شما معلومه که هر نظری درج نمی کنید شما دنبال لش بازی هستید مگه نه؟