پایگاه تفریحی خلیج فارس آنلاین

جذابترین و جالبترین مطالب و عکس های روز

پایگاه تفریحی خلیج فارس آنلاین

جذابترین و جالبترین مطالب و عکس های روز

رابطه پیش از ازدواج دردسرساز شد

سایت خبری - تفریحی خلیج فارس آنلاین khalijefarsonline.comخلیج فارس آنلاین : او با این که می داند ازدواج کرده ام و شوهر دارم هر روز زنگ می زند و تهدیدم می کند که می خواهد حقیقت های پنهان را به همسرم بگوید و زندگی ام را خراب کند.


زن جوان که برای مشاوره به دایره اجتماعی کلانتری سجاد مشهد مراجعه کرده بود، اشک هایش را پاک کرد و افزود: من و سامان ۲ سال با هم دوست بودیم و قصد داشتیم ازدواج کنیم اما او پس از آن که با حیله و نیرنگ به خواسته های پلید خود رسید، به قول و قرارهایی که گذاشته بودیم پشت پا زد و گفت می خواهد با دختر دیگری ازدواج کند.

«صبا» در مورد نحوه آشنایی خود با سامان گفت: یک روز این پسر جوان برای نصب سیستم ماهواره به خانه ما آمده بود. او به بهانه این که برای تنظیمات بعدی سیستم نیاز به هماهنگی دوباره می باشد شماره تلفن خانه را گرفت و لحظه ای که می خواست از منزل بیرون برود دور از چشم پدر و مادرم گفت: کارت مغاز ه ام را روی تلویزیون گذاشتم، منتظر تماس تو هستم.

زن جوان افزود: من که آن موقع دانش آموز سال آخر دبیرستان بودم یک دل نه صد دل شیفته چشم و ابروی سامان شدم و فریب لبخندهایش را خوردم، برای همین هم حماقت کردم و با بهانه ای که برای تنظیم سیستم ماهواره در دست داشتم با او تماس گرفتم. متاسفانه رابطه تلفنی ما خیلی زود به قول و قرار ازدواج ختم شد و سامان با سوءاستفاده از فرصت هایی که من در خانه تنها بودم به دیدنم می آمد و با هم پای برنامه های ماهواره می نشستیم و به باوری غلط خوشگذرانی می کردیم.

متاسفانه تماشای تصاویر و فیلم های ماهواره ای به سوءاستفاده ختم شد و سامان پس از آن که به خواسته های شیطانی اش رسید فراموش کرد که چه قراری برای ازدواج گذاشته ایم. او مرا رها کرد و به دنبال عیاشی هایش رفت و من نیز که از این بابت شکست عاطفی سختی دیده بودم به اولین خواستگاری که برایم آمد جواب بله گفتم و ازدواج کردم.

من زندگی خوبی دارم اما سامان مدام برایم ایجاد مزاحمت می کند و می گوید تصاویری از تو در حافظه گوشی تلفن همراهم ضبط کرده ام که اگر شوهرت آن را ببیند طلاقت خواهد داد. او می خواهد با این تهدیدها از من اخاذی کند و با تماس های وقت و بی وقت خود عذابم می دهد. در این شرایط افسوس می خورم که چرا چنین حماقتی کردم. کاش پدر و مادرم که از صبح تا شب سر کار هستند کمی بیشتر برایم وقت می گذاشتند. آن ها می خواستند جای خالی خودشان را با ماهواره برای من پر کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد