بنابراین فکر کارکنان دیگه رو از سر خودتون بیرون کنید." آدمخوارها قول دادند که با کارکنان شرکت کاری نداشته باشند...
چهار هفته بعد رئیس شرکت به آنها سر زد و گفت: "می دونم که شما خیلی سخت
کار میکنید. من از همه شما راضی هستم. اما یکی از نظافت چی های ما ناپدید
شده؛ کسی از شما میدونه که چه اتفاقی براش افتاده " آدمخوارها اظهار
بیاطلاعی کردند.
بعد از اینکه رئیس شرکت رفت، رهبر آدمخوارها از بقیه پرسید: "کدوم یکی از شما نادونا اون نظافت چی رو خورده؟"
یکی از آدمخوارها با اکراه دستش را بالا آورد. رهبر آدمخوارها گفت: "ای
احمق! طی این چهار هفته ما مدیران، مسئولان و مدیران پروژه ها رو خوردیم و
هیچ کس چیزی نفهمید و حالا تو اون نظافت چی رو خوردی و رئیس متوجه شده! !!
از این به بعد لطفاً افرادی را که کار می کنند، نخورید."